پلاک سیزدهم

جایی برای گفتن دلتنگی ها

پلاک سیزدهم

جایی برای گفتن دلتنگی ها

دل نوشته (19)

به قول علیرضا طلیسچی که تو آهنگش میگه :

کاش بهش می گفتم

قلبم به عشقش میتپه

فوقش می گفت نه

:)



سیزده

دل نوشته (18)

ما کلیه مون رو هم بدیم به کسی

میره از اونی که زخمش رو بخیه زد تشکر می کنه

می گیری چی میگم؟

دسته بی نمکه



سیزده

دل نوشته (17)

گفتم همه چیز رو درست می کنم ، زورم نرسید .....



سیزده

دل نوشته (16)

من همونم که اگه یه روز بره ، کسی متوجه رفتنش نمیشه

میرم و گم میشم و هیچ ردی از من نمی مونه

با اینکه دلم برای خیلی ها تنگ میشه

رفتن من دلیلش وضعیت روحیمه ، نه وضعیت کشور .....



سیزده

دل نوشته (15)

بعد از 120 سال لطفا مرا جایی حوالی ته کلاس درس دبیرستانم دفع کنید

جای آدم های با صفا

همان ها که شاید کمتر دکتر یا مهندس بشوند

اما گل های مهمی می زنند

مغازه شکلات فروشی باز می کنند

جگرکی ، دوچرخه سازی ، بهترین مدافع روی تور جهان یا قوی ترین مرد دنیا می شوند

یا پیک های موتوری خوش قول و باحال که 5 دقیقه ای آدم را از شر ترافیک نجات می دهند و به یک قرار مهم در آن سر شهر می رسانند

یا شاید فیلم ساز بشوند یا نقاش


ته کلاس جای آدم های باصفاست

همان ها که از هیچ مایه خنده می سازند

و یک عمر خاطره بامزه

از همان ها که هرجایی نمی شود تعریف شان کرد.

پوستشان کلفت است ، قبول

ولی زیر این پوست کلفت ، خونی در رگ دارند که تعریف معرفت است

تعریف غیرت

ته کلاس جای آن هایی است که معلم ها و سال های تحصیل از پس برملا کردنشان بر نمی آیند.



سیزده